در ابتدای قرن نوزدهم، چارلز چهارم، پادشاه اسپانیا، از هنرمند برجسته، ژاک-لوئیس دیوید، خواست تا با یک نقاشی، موفقیت ناپلئون در نبرد مارنگو علیه اتریش را گرامیدارد. اثر تمامشده دیوید، “ناپلئون در حال عبور از آلپ” (1801)، ژنرال را سوار بر یک اسب سرکش بر روی یک صخره سنگی نشان میدهد. موها و شنل او به صورت نمایشی در باد تلاطم میکنند، در حالی که او با جدیت به بیننده خیره شده و به سمت قله اشاره میکند، ظاهراً نیروهای خود را فرا میخواند. وقتی ناپلئون این پرتره چشمگیر را دید، خوشحال شد و از دیوید خواست تا سه پرتره دیگر درست مانند آن را نیز نقاشی کند.
ناپلئون غریبهای برای تبلیغات نبود. او اهمیت شکلدهی، اگر نگوییم بزرگنمایی، شهرت خود را میدانست و از جمله تلاشهای او سانسور مطبوعات فرانسه در زمان امپراتوری او و دیکته کردن داستان زندگیاش در زمان تبعید او بود. با این حال، یک جنبه خاص از میراث او وجود داشت که ناپلئون نمیتوانست آن را کنترل کند: شایعهای که او کوتاه بود. این شایعه در طول زندگی او رواج داشت و قرنها پس از مرگ او ادامه یافت. در قرن بیست و یکم، ممکن است مردم نتوانند دقیقاً بگویند که چرا ناپلئون بسیار مهم بود، اما معمولاً میتوانند بگویند که او کوتاه بود. افسوس که تنها چیزی که همه درباره ناپلئون به یاد میآورند، احتمالاً حتی درست هم نیست!
ناپلئون را “ل پتی کاپورا” مینامیدند، اما این لقب، ترجمه شده به “سرباز کوچک”، به عنوان بازتاب قد او نبود. این لقب به عنوان یک اصطلاح محبتآمیز توسط سربازانش استفاده میشد. در واقع، بسیاری از نقاشیهای معاصر فرانسوی، از جمله پرتره سوارکاری دیوید، نشان میدهند که ژنرال قد کوتاهی نداشت بلکه دارای قد متوسط بود. در آن نقاشی، او حداقل به نظر میرسد که با اسب خود متناسب است – اما هیچ شکل انسان دیگری در نزدیکی وجود ندارد که بیننده بتواند به آن رجوع کند. پرترههای دیگر دیوید از ناپلئون نیز از نظر مقایسه چندان چیزی ارائه نمیدهند: در “تقدیس امپراتور ناپلئون و تاجگذاری ملکه ژوزفین در 2 دسامبر 1804” (1806-07)، سکوی پلکانی که ناپلئون همسر خود را تاجگذاری میکند، هرگونه مقایسه با سایر چهرهها را چالشبرانگیز میکند، در حالی که “امپراتور ناپلئون در مطالعه خود در تویلری” (1812) سوژه را به تنهایی در کنار یک میز نشان میدهد. آثار هنرمندان معاصر او را به طور مشابه تنها یا نشسته نشان میدهند. با این حال، یک اثر توسط آنتوان-ژان گروس، شاگرد دیوید، گروهی از چهرهها را در همان سطح ارائه میدهد که میتوان ژنرال را با آنها مقایسه کرد. “ناپلئون بناپارت در حال بازدید از مبتلایان به طاعون در یافا، 11 مارس 1799” (1804)، به سفارش ناپلئون، یک قسمت از لشکرکشی او به مصر را نشان میدهد که در آن از سربازان مبتلا به طاعون خود در یک بیمارستان موقت بازدید کرد. با لمس یکی از قربانیان، ناپلئون مردان اطراف خود را که دستمال را به صورتهای خود نگه میدارند، به چالش میکشد. او نه تنها قهرمانانه به نظر میرسد، بلکه دارای قد متوسط نیز هست! همه مردانی که در نزدیکی او ایستادهاند به نظر میرسد که تقریباً قد یکسانی دارند.
با این حال، انگلیسیها آنقدر سخاوتمند نبودند: هنرمندان آنها ناپلئون را به عنوان یک فرد کوچک نشان میدادند. در حدود 1803، کاریکاتوریست مشهور جیمز گیلری شخصیت “بونی کوچک” را معرفی کرد که شبیه ناپلئون کودکانه بود. در ابتدا، گیلری ظاهراً بر روی اخم و غر زدن تأکید میکرد: در “هذیانهای دیوانهوار – یا – بونی کوچک در یک تناقض شدید”، ناپلئون در حال غر زدن و پرتاب کردن مبلمان، و فریاد زدن در مورد “ملت بریتانیا” و “روزنامههای لندن” نشان داده شده است. سپس گیلری از طریق قد کوتاه، جوانی او را بازی کرد، به طوری که ناپلئون با پوشیدن چکمههای بزرگ و، همانطور که یک منبع آن را بیان کرد، “تلاش برای صحبت کردن با صدای بلند زیر یک کلاه بزرگ که کل بدن او را کوچکتر میکرد، نشان داده میشد. یا تلاش برای بیرون کشیدن شمشیر از یک غلاف غیرقابل کنترل که در هنگام راه رفتن روی زمین کشیده میشد.” به زودی ناپلئون فقط به عنوان یک فرد کوتاه نشان داده شد. در “آرزوی امپراتریس یا بونی گیج شده!!”، کاریکاتوریست دیگری، ایزاک کرویکشانک، ناپلئون را با قد تقریباً نصف قد همسر و سربازانش نشان داد. بنابراین، یک بناپارت کوچک به عنوان استاندارد برای نشان دادن امپراتور در روزنامههای انگلیسی تبدیل شد.
اگرچه سخت است بگوییم که آیا انگلیسیها این کلیشه ناپلئون کوتاه را اختراع کردهاند یا خیر و چرا، اما در نمایش Cruikshank مقداری حقیقت وجود دارد: ناپلئون احتمالاً به طور قابل توجهی کوتاهتر از سربازان خود بود. چندین منبع اشاره میکنند که گاردهای نخبه او بلندتر از اکثر فرانسویها بودند و بنابراین ناپلئون ظاهر کوتاهتر از آنچه واقعاً بود را داشت. با این حال، تفسیرهای گواهی فوت ناپلئون تخمین میزنند که قد او در زمان مرگ بین 5’2” و 5’7” (1.58 و 1.7 متر) بوده است. این تفاوت اغلب با تفاوت بین اینچ فرانسوی قرن نوزدهم، که 2.71 سانتیمتر بود، و اندازهگیری فعلی اینچ، که 2.54 سانتیمتر است، توضیح داده میشود. در نتیجه منابع تخمین میزنند که ناپلئون احتمالاً نزدیکتر به 5’6” یا 5’7” (1.68 یا 1.7 متر) نسبت به 5’2” بوده است. اگرچه این محدوده ممکن است از نظر استانداردهای قرن بیست و یکم کوتاه به نظر برسد، اما در قرن نوزدهم، زمانی که اکثر فرانسویها بین 5’2” و 5’6” (1.58 و 1.68 متر) قد داشتند، معمول بود. بنابراین ناپلئون، صرف نظر از تفسیر، متوسط یا بلندتر بود.
اگرچه گواهی فوت ناپلئون نشان میدهد که او احتمالاً بلندتر از فرانسویهای معمولی قرن نوزدهم بود، کارتونهای انگلیسی، لقب او و سایر شنیدهها تأثیر ماندگاری بر این باور که امپراتور کوتاه بود، گذاشت. این برداشتی بود که تا قرن بیست و یکم ادامه یافت و هیچ نقاشی قهرمانانهای از ژاک-لوئیس دیوید نمیتوانست آن را لغو کند.
دسته بندی شده در:
برچسب ها:
ناپلئون