شاهنامه، اثر جاودان ابوالقاسم فردوسی، یکی از بزرگترین حماسههای جهان است که به زبان فارسی سروده شده است. این اثر شامل حدود 50 هزار بیت است و از موضوعات مختلفی از جمله تاریخ، اسطوره، دین و ادبیات بهره میبرد.
یکی از مسائلی که در مورد شاهنامه مطرح میشود، میزان استفاده از واژگان عربی در آن است. برخی معتقدند که شاهنامه به زبان فارسی سروده شده است و نباید در آن واژهای از زبان عربی وجود داشته باشد. در مقابل، برخی دیگر معتقدند که استفاده از برخی واژههای عربی در شاهنامه اجتنابناپذیر بوده است.
پژوهشهای آماری نشان میدهد که در شاهنامه حدود 726 واژه عربی وجود دارد. این تعداد در مقایسه با کل تعداد ابیات شاهنامه، یعنی 50 هزار بیت، بسیار اندک است. به عبارت دیگر، بسامد واژههای عربی در شاهنامه حدود 0.14 درصد است.
برخی از واژههای عربی که در شاهنامه کاربرد دارند، عبارتاند از:
مفردات: سنان، رکیب، عنان، قطره، هزیمت، جوشن، سلیح، منادی، قلب، نعره، مزیح، نظاره، ثریا، نبات، حصار، سحاب، عقاب، برهان، فلک، حمله، مبتلی، درج، صف، میمنه، جاثلیق، صلیب
ترکیبات: حرب و جدال، درگاه، برهان و دلیل، راز و نیاز، نعمت و بخشش، فلک و آسمان، رستگاری، ایمان و اسلام، عدل و داد، عدالت و انصاف، شجاعت و دلیری، کرم و بخشندگی، سخاوت و بخشش، مهربانی و لطف، رحمت و بخشش، وفاداری و دوستی، صبر و استقامت، شکیبایی و تحمل، کرم و بخشندگی، نعمت و بخشش، فلک و آسمان، رستگاری، ایمان و اسلام، عدل و داد، عدالت و انصاف، شجاعت و دلیری، کرم و بخشندگی، سخاوت و بخشش، مهربانی و لطف، رحمت و بخشش، وفاداری و دوستی، صبر و استقامت، شکیبایی و تحمل
اسامی خاص: پیامبر، قرآن، اسلام، محمد، علی، فاطمه، حسن، حسین، عیسی، موسی، ابراهیم، اسماعیل، یعقوب، اسحاق، یوسف، نوح، لوط، داوود، سلیمان، ایوب، زکریا، یحیی، عیسی، موسی، ابراهیم، اسماعیل، یعقوب، اسحاق، یوسف، نوح، لوط، داوود، سلیمان، ایوب، زکریا، یحیی، عیسی
از میان این واژهها، برخی از آنها از واژههای عربی رایج در زبان فارسی هستند و در آثار فارسی دیگر نیز کاربرد دارند. برخی دیگر از این واژهها، واژههای تخصصی هستند که برای بیان مفاهیم دینی، علمی یا نظامی به کار میروند.
استفاده از واژههای عربی در شاهنامه را میتوان از دو جنبه مورد بررسی قرار داد. از یک سو، میتوان آن را نشانهای از تأثیر زبان عربی بر زبان فارسی دانست. از سوی دیگر، میتوان آن را ناشی از نیاز فردوسی به بیان مفاهیم و موضوعاتی دانست که در زبان فارسی معادلی برای آنها وجود نداشت.
در مجموع، میتوان گفت که میزان استفاده از واژههای عربی در شاهنامه بسیار اندک است و این امر نشان میدهد که فردوسی در تلاش بوده است تا شاهنامه را به زبانی خالص و اصیل سروده باشد.