برای چندین قرن، مردم از فال‌گیری برای همه چیز، از پیش‌بینی آینده تا یافتن اشیاء گمشده، استفاده می‌کردند.

در اواخر دهه ۱۷۴۰، ساموئل میدول به لندن آمد. او یک “کشاورز ساده” از نورث‌آمپتون‌شر بود که برای کارآموزی در تقطیر الکل آمده بود و امیدوار بود ثروتمند شود.

وقتی دو زن به او گفتند که “چیزی بسیار خاص در چهره او وجود دارد”، او کنجکاو شد. آن‌ها او را به زنی بیوه به نام ماری اسمیت معرفی کردند که ظاهراً “هنر طالع‌بینی را در مقابل افراد بسیار بزرگ، شاهزادگان و امثالهم” تمرین می‌کرد. او میدول را متقاعد کرد که تمام پولش را در یک دستمال با دو دانه فلفل، مقداری نمک و کمی کپک بپیچد. او توضیح داد که پس of سه ساعت انتظار، ثروت بزرگی پیدا خواهد کرد.

میدول فقط متوجه شد که پولش با تکه‌های فلز جایگزین شده است. اسمیت به دلیل کلاهبرداری تبعید شد، در حالی که میدول درسی در مورد زندگی شهری آموخت. او از سادگی خود شکایت کرد – اما او تنها کسی نبود که به قدرت اخترشناسان یا پتانسیل روش‌های جادویی برای آشکار کردن اسرار مهم اعتقاد داشت.

در بریتانیای اولیه مدرن (۱۵۰۰-۱۷۵۰)، فال‌گیری گسترده بود. مردم برای یافتن کالاهای دزدیده شده، کسب اطلاعات در مورد برداشت بعدی یا بررسی طالع ازدواج خود، با فال‌گیران مشورت می‌کردند. گاهی اوقات می‌خواستند بدانند چه بیماری‌ها یا بلایای طبیعی در کمین است و چندین نجیب‌زاده علاقه ناسالمی به تاریخ مرگ پادشاه داشتند.

جنسیت فرزندان متولد نشده موضوع دیگری برای گمانه‌زنی بود: هنگامی که آن بولین در سال ۱۵۳۳ زایمان کرد و الیزابت اول آینده را به دنیا آورد، نه تنها هنری هشتم، بلکه بسیاری از “اخترشناسان، جادوگران و ساحران” را که به زوج اطمینان داده بودند که وارث مردی در راه است، ناامید کرد.

فال‌گیران از تمام طیف‌های اجتماعی می‌آمدند. اخترشناسان باهوش می‌توانستند مخاطبان خود را با پادشاهان و ملکه‌ها فرماندهی کنند. با این حال، اکثر مردم به خدمات یک مرد یا زن محلی متکی بودند.

همچنین فال‌گیران به اصطلاح “مصری” وجود داشتند که در کشور پرسه می‌زدند و کف دست می‌خواندند. این مسافران احتمالاً ریشه آفریقایی نداشتند. یک اثر خصمانه در سال ۱۶۷۳ ادعا کرد که آن‌ها “مدعیان بزرگ” بودند که با ارتباط دادن خود با مصریان، “مردمی که قبلاً برای نجوم، سحر طبیعی، و هنر فال‌گیری بسیار مشهور بودند”، سعی داشتند “نادانان” را فریب دهند.

مقامات این کار را تأیید نکردند. در سال ۱۵۳۰، قانونی که توسط پارلمان هنری هشتم تصویب شد، به دنبال اخراج “مصریان” از کشور بود و شکایت کرد که آنها با استفاده از “ابزارهای بزرگ، ظریف و حیله‌گرانه” مانند فال‌گیری مردم را فریب می‌دهند.

ستاره‌ها و کتاب مقدس: فال‌گیری در بریتانیای اولیه بسیار رایج بود

اساس بسیاری از روش‌های فال‌گیری این باور بود که طرح الهی خدا در الگوهای دنیای طبیعی رمزگذاری شده است. کف‌بینی به تفسیر نشانه‌هایی که خدا روی بدن ترسیم کرده بود متکی بود. در همین حال، اخترشناسان بر حرکات سیارات تمرکز می‌کردند.

بین ۱۶۵۸ و ۱۶۶۴، زنی به نام سارا جینر تقویم‌هایی را منتشر کرد که حاوی خوانش‌های نجومی برای سال آینده بود. او از پیش‌بینی “جنگ‌های ناامیدکننده و آشتی‌ناپذیر” تا هشدار به زنان مبنی بر اینکه: “ما عطارد را در حوت پس‌رو در خانه ششم می‌بینیم، که نشان می‌دهد که عموماً خدمتکاران متقاطع، آزاردهنده و غیرقابل تحمل خواهند بود، به خصوص خدمتکاران زن.”

رفتار حیوانات نیز شوم تلقی می‌شد. یک جزوه از حدود ۱۶۹۰ اعلام کرد که “ملاقات با خوک در اولین چیزی که در صبح انجام می‌دهید، با حمل کاه در دهان، نشان می‌دهد که یک خدمتکار یا بیوه به زودی ازدواج خواهد کرد و بسیار پربار خواهد بود.” از سوی دیگر، کلاغ‌های سیاه که در اطراف شما پرواز می‌کنند نشان‌دهنده “دعوا و مشاجره زیاد در ازدواج” است.

وقتی در سال ۱۶۲۱ یک غوغای بزرگ از سارها در آسمان بالای کورک دیده شد، مردم زمزمه کردند که این نشان دهنده خشم الهی است. هشت ماه بعد شهر توسط آتش ویران شد.

سایر روش‌های فال‌گیری به شانس متکی بودند. جزوات ارزان‌قیمت روش‌های فال‌گیری با تاس را تشریح می‌کرد، ایده این بود که خدا نتیجه را تعیین می‌کند. روش دیگر این بود که به طور تصادفی عهدنامه‌ای را باز کنید و به اولین عباره‌ای که به چشم می‌خورد مراجعه کنید. کتاب‌های مقدس را می‌توان به جای دیگری برای گرفتن سارقان استفاده کرد. روش معمول این بود که کلیدی را در کتاب مقدس قرار دهید، نام‌های مظنونان را تکرار کنید و منتظر حرکت کتاب مقدس یا کلید باشید.

تکنیک مشابهی شامل آویزان کردن الک از یک جفت قیچی بود. هنگام ذکر نام سارق، الک می‌چرخید.

فال‌گیری و مقامات

این اعمال با سوء ظن مقامات کلیسایی و سکولار، به ویژه پس از اصلاحات قرن شانزدهم، مشاهده شد.

یک محقق ولزی در سال ۱۷۱۱ هشدار داد که استفاده از کتاب مقدس به عنوان “ابزاری برای پیش‌بینی” “بزرگترین توهینی است که هر کسی می‌تواند به کتاب مقدس وارد کند”. دادگاه‌های کلیسا افرادی را به دلیل “شیطان‌پرستی” فال‌گیری با الک و قیچی مجازات می‌کردند.

خطرناک‌ترین همه فال‌گیری با مشورت با ارواح بود. اندرو من، مرد حیله‌گر اسکاتلندی، ادعا کرد که مشاور فرشته‌ای به نام کریستسوندای دارد که به او می‌گفت سال‌های آینده خوب است یا بد. او همچنین با ملکه پری رابطه داشت که قول داده بود به او بیاموزد “همه چیز را بداند”. چهره‌های برجسته محلی نتیجه گرفتند که من واقعاً با شیاطین معاشقه می‌کرد. او به جادوگری محاکمه و در سال ۱۵۹۸ اعدام شد.

با این حال، به طور کلی، مردم حیله‌گر از جایگاه خوبی در جوامع خود برخوردار بودند. جریان‌های شک‌گرایی در دوران روشنگری قرن هجدهم سریع‌تر جریان یافت. یک اثر در سال ۱۷۶۲ با بیان اینکه باور به فال‌گیری را به “جهل و تاریکی” که “ذهن بشریت را پوشانده بود” نسبت داد، دیدگاه رایجی را بیان کرد. اما خود اعمال فال‌گیری جستجویی برای روشن‌گری بود و چشم‌انداز کشف اسرار آینده تا به امروز جذاب باقی مانده است.

دسته بندی شده در: