اگر بتوانید بهمدتی کافی به دور سیاهچالهای بگردید، اتسّاع گرانشی زمان شما را به آینده میبرد. اما اگر درست به درون شکم این هیولای کیهانی بروید، چه رخ میدهد؟ اغلب دانشمندان بر این توافق دارند که سیاهچاله احتمالاً شما را خُرد میکند اما نوع خاصی از سیاهچالهها ممکن است چنین نکند: سیاهچالهی کِر یا حلقهی کِر.
در سال ۱۹۶۳، ریاضیدان نیوزلندی، رُی کِر، نخستین نظریهی واقعگرایانه را دربارهی سیاهچالهای درحال چرخش مطرح کرد. این ایده وابسته به ستارههای نوترونی است که ستارههای پُرجرم رُمبیدهای به کوچکیِ چند کیلومتر ولی با جرمی به اندازهی خورشیدند. کِر چنین فرض کرد که اگر ستارههای در حال مرگ به درون حلقهای چرخان از ستارههای نوترونی بِرُمبند، نیروی مرکزگریزشان مانع از تبدیلشدن آنها به تکینگی میشود. کِر بر این باور است که چون این سیاهچالهی حاصلْ تکینگی نخواهد داشت، میتوان بدون ترس از نیروی گرانش بینهایت در مرکزش به آن وارد شد.
دانشمندان چنین فرض میکنند که اگر سیاهچالههای کِر وجود داشته باشند، ما میتوانیم از میانشان رد شویم و از یک سفیدچاله خارج شویم. به این سفیدچاله به دید خروجیِ سیاهچاله نگاه کنید. سفیدچاله، به جای اینکه همهچیز را با نیروی گرانش خود به درون بکشد، همهچیز را از خود دور میکند؛ و شاید آن را به زمان یا حتی عالمی دیگر بفرستد.
سیاهچالههای کِر کاملاً نظریاند اما اگر واقعاً وجود داشته باشند، برای مسافر ماجراجوی زمان راهی یکطرفه به سوی گذشته یا آینده فراهم میکنند. و از آنجاکه تمدنهای فوقالعاده پیشرفته در عالم ممکن است به شیوهی به قاعده درآوردنِ این روشهای سفر در زمان رسیده باشند، هیچ معلوم نیست که آن سیاهچالهی کِر شما را کجا «پیاده» کند!